تآتر مرداد93
روز چهارشنبه 29 شهریور برای تماشای تآتر "ماندولین و اشکهای جادویی" با عمه مریم قرار گذاشتیم که با هم بریم.اون روز عمه لادن و طرلان هم خبر دادن که اونها هم میان.این قرار رو از دو ماه قبل گذاشته بودیم چون عمه مریم طراح صحنه این نمایش بود و چون توی یه ساختمون همسایه هستیم من و تو از نزدیک کارها و وسایلی که عمه برای نمایش درست میکرد رو میدیدیم و منتظر بودیم که وقتش برسه و با هم برای تماشاش بریم.ساعت یک ربع به شش به تالار هنر رسیدیم و نیم ساعت بعد نمایش شروع شد.نمایش با شعر و آهنگ شروع شد که خوشت اومد.وسطای نمایش که اشکهای دخترک دورش جمع میشه و درخواست کمک میکنه یهو گفتی بریم بیرون و دیگه نخواستی بریم بقیه شو ببینی.خلاصه قصه این بود: ...
نویسنده :
مامان فاطمه
14:39